مجتبی طاهری

ساخت وبلاگ
آیا «بخشیدن دیگران» وظیفه‌ی ماست. آیا همواره می‌توان چشم خود را به‌روی بی‌مبالاتیِ پایان‌ناپذیر دیگران بست؟ آیا باید آغاز جلسه را تا ورود کسی که مدام دیر حاضر می‌شود به تأخیر انداخت و به محض ورود او به نشانه‌ی احترام از جای خود برخاست. آیا این‌کار به منزله‌ی تنبیه خود و سایرین نمی‌باشد.در مراودات روزانه و معاشرت با دیگر افراد جامعه، گاهی به علل مختلف نظیر حواس‌پرتی، برداشت غلط از شرایط و از همه بدتر بی‌شعوری و بی‌مبالاتیِ برخی از افراد، حقوق شهروندی و آرامش و آسایش ما نادیده گرفته می‌شود. ممکن است عابری پایمان را لگد کند یا تنه‌ای به ما بزند. یا راننده‌ای خودرویش را مقابل ورودی خانه‌مان پارک کند.چشم‌پوشی از خطای دیگران کاری نیکو و درخور ستایش است. اما همیشه نمی‌توان آزار دیگران را نادیده گرفت. چون لازمه‌اش نادیده گرفتن حقوق شهروندی خود می‌باشد. جالب این‌جاست که اگر در پاسخ کسی که خطایی از او سر زده و با فعل امری «ببخشید» از شما عذرخواهی می‌کند تعلل یا اعتراضی بکنید و یا غر بزنید ممکن است از دستتان عصبانی هم بشود. چرا که بخشیدن را وظیفه‌ی شما و بخشیده شدن را حق خود می‌داند. تنها باید بگویید «خواهش می‌کنم». در غیر این‌صورت با عبارت «حالا مگه چی شده؟» مواجه خواهید شد. شک ندارم که عصبانی خواهید شد و تلاش می‌کنید حقوق شهروندی را از ابتدا برای وی تبیین و او را با وظایفش در برابر دیگران آشنا کنید. و به او بفهمانید که نمی‌شود هر کاری که دلش می‌خواهد انجام بدهد و بعد دستور بخشش را صادر کند.کاش می‌دانستم قبل از ابداع این واژه‌ی پرکاربرد و مشکل گشا آدم‌های بی‌مبالات چه‌کار می‌کردند. موضوع : یادداشت های من مجتبی طاهری...ادامه مطلب
ما را در سایت مجتبی طاهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojtaba-taheri بازدید : 59 تاريخ : شنبه 10 دی 1401 ساعت: 21:39

بدا بر مردمی که دچار خودشیفتگی جمعی شده‌اند. آدم‌های بی‌طبقه‌ای که هیچند و می‌گردند و می‌گردند تادسته‌ای برای خود دست و پا کنند و به آن بپیوندند تا هویتی که نه از آنِ خودشان بلکه تمامأ با فردیتشان بیگانه است به‌دست بیاورند. قومیت، لهجه، نژاد، شغل، ثروت، نام محله، جنسیت و هزار چیز دیگر که فاقد ارزش ذاتی می‌باشند را نه به عنوان تفاوت که به عنوان تمایز و برتری بر‌می‌گزینند تا خودی نشان دهند و عرض اندامی کنند. فرودستان خود را تحقیر و بر آنها فخر می‌فروشند و به‌ناچار نسبت به طبقه‌ی فرادست خود احساس حقارت و حسادت می‌کنند. محرومند از دانایی و کرامت ، آسیب‌پذیرند و شکننده. اما از این‌که قهرمانی ملی، ورزشی و یا هنری دارند، و یا این‌که نژادشان آریایی است بر خود می‌بالند. اینان تصور می‌کنند که اگرچه محرومند اما چون به برترین نژاد، فلان ملیت یا قومیت و غیره تعلق دارند مهم هستند.شخصی لاغر و نحیف دست خود را بر روی شانه‌ی «بروس لی» گذاشت و گفت: «هیچ‌کس حریف ما دو نفر نمی‌شود». این طنز به‌درستی گویای آن چیزی است که به آن اشاره شد. موضوع : یادداشت های من نوشته شده توسط مجتبی طاهری  | ۱۴۰۱/۱۰/۱۰ 16:44 مجتبی طاهری...ادامه مطلب
ما را در سایت مجتبی طاهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojtaba-taheri بازدید : 60 تاريخ : شنبه 10 دی 1401 ساعت: 21:39

ادامه‌ی حیات مؤسسات اداری و خدماتی در گرو استقبال مخاطبین از خدمات آن‌ها می‌باشد. این موسسات می‌کوشند تا با خلق شیوه‌های نوین توجه مشتریان بیشتری را به خود جلب نمایند. در این راستا ضمن آموزش کارکنان خود مقرراتی را نیز جهت احترام به مراجعین و حفظ و تبیین جایگاه و حقوق کرامت انسانی آنان وضع می‌کنند. بر خلاف آن باور سنتی مبنی بر بدرفتاری کارکنانِ ادارات با مخاطبین خود و کارشکنی در انجام امور آنان سازمان‌ها در سال‌های اخیر روند رو به بهبودی در افزایش حس انسان‌دوستانه در کارکنان و پای‌بندی به ارزش‌های اخلاقی را در پیش گرفته‌اند.اما با وجود ارتقای سطح مشتری‌مداری همچنان شاهد اهانت به کارمندان وکارکنان بخش‌های دولتی و غیر دولتی و عربده‌کشی و پرخاش‌گری در اداراتی که با مراجعینی متعدد از لایه‌های مختلف فرهنگی جامعه سر کار دارند به عنوان یک ناهنجاری اجتماعی می‌با‌شیم. گاه مراجعین به علل گوناگون به هنگام ناکامی در دریافت خدماتِ مورد نظر خود (موارد غیرقانونی) و عدم آشنایی با قوانین و مقررات و سلسله‌مراتب اداری واکنشی غیر اخلاقی و به‌دور از شأن انسانی از خود بروز می‌دهند.تقویت حس احترام به مشتری بدون تبیین حقوق اجتماعی کارمندان و الزام مشتریان به رعایت آن مصداق بارز افتادن از آن ور بام است. طرح چنین مفاهیمی مانند همین جمله معروف “همیشه حق با مشتری است” در صورت نادیده انگاشتن حقوق کارمندان، سخن نسنجیده‌ای بوده و تا جایی تنزل پیدا می‌کند که لقلقه‌ی دهان مردم شده و مراجعینی متوهم و نه وفادار شکل می‌دهد. تا جایی که ارباب‌رجوع خود را “ارباب” و کارمند را رعیت می‌داند و می‌پندارد اگر او نباشد کارمندی هم وجود ندارد.از طرفی کارکنانی نیز وجود دارند که با تمامی اجزای تشکیل دهنده شغل خود از قبیل ساعت مجتبی طاهری...ادامه مطلب
ما را در سایت مجتبی طاهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojtaba-taheri بازدید : 76 تاريخ : شنبه 10 دی 1401 ساعت: 21:39